جواب معرکه
کان تامه به معنای «وجود داشت» است مثل: «كان اللهُ ولا شيءَ معه» یعنی خداوند بود و هیچ چیز با او نبود. در این جا کان در معنای تام خود یعنی وجود داشتن به کار رفته است. کان تامه همانند دیگر افعال نیازمند فاعل است. در حدیث مذکور، کان فعل و الله فاعل آن و مرفوع به ضمه ظاهره است. بدین ترتیب تفاوتی میان کان تامه و دیگر افعال زبان عربی نیست و جملهای که با کان تامه به معنای وجود داشت شروع میشود یک جمله فعلیه است که دو رکن اصلی آن فعل و فاعل هستند
کان ناقصه در عربی دقیقا به معنای «بود» در فارسی است و همان طور که میدانید بود در زبان فارسی از جمله افعال اسنادی است. جملهی «هوا سرد بود» یک جمله اسنادی است که از نهاد (هوا) و گزاره (سرد) و فعل اسنادی (بود) تشکیل شده است. وقتی میگوییم «کان الجو باردًا»، کان؛ فعل ناقص و به معنای بود، «الجو»؛ نهاد که در قواعد عربی به آن «اسم کان»میگوییم و «باردًا»؛ گزاره که به آن «خبر کان» گفته میشود